- دو تخمه
- حرامزاده
معنی دو تخمه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هر گیاه و جانور که از دو جنس مختلف بوجود آمده باشد، مولودی که پدر او سیاه و مادرش سفید باشد یا بعکس دو تیره، حرامزده خشوک
ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آنکه پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، یکدش، دورگ، اکدش، دورگه
((~. تُ مِ))
فرهنگ فارسی معین
هر گیاه و جانور که از دو جنس مختلف بوجود آمده باشد، مولودی که پدر او سیاه و مادرش سفید باشد یا بعکس، دو تیره، حرامزاده، خشوک
دو حدقه چشم، آفتاب و ماه، شب و روز
دو ردیفه، دو پشته
مضاعف دو چندان
دو یا چند تن که از یک نسل باشند، هم نژاد
نوعی تار که دارای دو تار (سیم) است